مجموعه نشستهای با موضوع روایت، در رویداد- مسابقهی استعدادیابی پادکست «موج» در اولین رویداد-مسابقهی پادکست «موج» به طور ویژه به یکی از کلیدیترین مسائل در حوزهی پادکست میپردازیم؛ مسئلهی روایت و روایتگری. برای مواجههای متفاوت و عمیق با «روایت» و اهمیت آن، پای صحبت افرادی خواهیم نشست که مسئلهی روایت و روایتگری برایشان اهمیتی حیاتی داشته و آن را محور کارها، فعالیتها و شیوهی زیستشان قرار دادهاند.
حامد عسکری زادهی شهر پر قصهی بم است. زلزلهی بم و غم از دست دادن عزیزانش باعث شد به تهران مهاجرت کند و در اکثر آثار وی روایتهایی از بم و قصهی زندگی خودش به چشم میخورد. کتابهای شعر «حال و حوایی از ترنج و بلوچ»، «خانمی که شما باشید»، «سرمهای»، «پری شب: دفتر ترانه» برخی از آثار او هستند. و در نثر هم آثاری همچون «پری دخت»، «خال سیاه عربی»، «گدار» و «حانیه» را نوشته است که هر کدام راوی قصههایی از مکان و زمان زندگی خودش هستند.
هر کس یاسین حجازی را بشناسد، با شنیدن نامش بیشک به یاد تاریخِ بیهقی میافتد. چرا که کمتر کسی این چنین در راه ترویج این کتاب تلاش کرده است. یاسین حجازی تلاش میکند تا نوع نگاه ظریف و هنرمندانهی بیهقی به مسائل زمانهاش و شیوهی روایتگریاش را از آدمها و حوادث به دیگران نشان دهد. او مؤلّف کتابهای پرفروشی همچون «قاف» و «کتابِ آه» است که نثرشان خواننده را به یاد دوران کهن فارسی میاندازد. همچنین، حجازی نویسنده و سازندهٔ پادکستهای «رادیو پای» و «رادیو آکواریوم» و «رادیوت» و ــ نامآشناترینشان ــ «نیوفولدر» است که به دلیل نگاه و روایتگری متفاوتی که دارد، با استقبال زیادی روبرو شده.
محمدرضا وحیدزاده استاد دانشگاه و پژوهشگر عرصهی ادبیات و هنر است. کتابهای متنوعی، از مجموعهاشعاری همچون «پیشواز» و «دادخواست» تا سفرنامه و کتاب نظری و پژوهشی در بین آثارش پیدا میشود. شمار مقالات و یادداشتهای مطبوعاتیاش هم در موضوعات مختلف چند ده تایی هستند. اما او زندگی را نه فقط پشت صندلی پژوهشگاهها و دانشگاه و لابلای کتابها، که در کوه و دشت و طبیعت، و جامعه و حیات واقعی مییابد و سعی میکند آن را با نگاهی عمیق روایت کند. او اکنون مدیر گروه ادبیات پایداری و عضو هیئت علمی پژوهشکدهی فرهنگ و هنر اسلامی است. اگر سری به برنامههایش در پژوهشکده بزنید، خواهید دید که هرکدام ناظر به دغدغهها و مسائل روزی است که همهی ما به نوعی با آن سروکار داریم و از یک نگاه دغدغهمند و حساس به مسائل و اتفاقات نشات گرفتهاند.
بعید است اهل شنیدن پادکست باشید، اما نام «رادیو بندر تهران» به گوشتان نخورده باشد. پادکستی که کار «روح سرگردان بندر تهران» یا همان محمدامین چیتگران است. کسی که هرچند با رادیو بندرتهران میشناسیمش اما تجربههای دیگری در زمینههایی غیر از پادکست نیز دارد. همچون نویسندگی و کارگردانی تئاتر «زنها بوی سرب میدهند.» اصلیترین دغدغهاش کتابها هستند و هیچکجا دست از روایت کردن برنمیدارد، حتی روی تیشرتهایش!
جواد موگویی را بیشتر به عنوان مستندساز میشناسند؛ کسی که سعی میکند در مستندهایش بخشهای مهجور از تاریخ شفاهی پس از انقلاب بپردازد. «کابوس در بیداری»، «پرونده ناتمام» و «نیمه شب 24 آوریل» برخی از آثار بیشتردیدهشده ی او هستند. او در فضای کتاب نیز تجربیاتی داشته که «آخرین نخست وزیر»، «غبار در خرداد» و «رازهای سازمان» بخشی از آنان اند. اما فارغ از آنچه از او به عنوان آثار سینمای مستند و کتاب میبینیم، قصههایی ناگفته از زندگی و تجربههایش دارد که هرکدام به قدر یک فیلم و کتاب هستند. از حضور در سیلها و زلزلههای کشور گرفته، تا زندگی چند روزه لابلای شعلههای آتش ساختمان پلاسکو.
کسی که نامش با شغل کتابفروشی گره خورده است و هرکجا که میرود، کتابفروش بودنش را هم با خود میبرد، حتی سرکلاس درس. بودن او در یک کتابفروشی باعث میشود آدمهای مختلف و رنگارنگی را در آنجا ببینی؛ از دانشجو و دانش آموز، تا پیرمرد و کودک. اگر به سرک کشیدنشان از پشت ویترین کتابفروشی دقت کنید، میبینید که به دنبال کسی میگردند؛ مردی که خودش شبیه کتابهای لابلای قفسههای پر شده از پتوس کتابفروشیست و حرف زدن با او، شبیه ورق زدن کتاب ها. علی رکاب، یک کتاب است که وقتی پای صحبتش مینشینی، میبینی زندگیاش را نه فقط لابلای خطوط داستانها و رمانها، که لابلای کوه و دشت و خیابانهای شهر گذرانده و طوری به هرجا سرک میکشد که روز به روز کتاب زندگیاش قطورتر میشود. او موسس انجمن مخفی نویسندگان مرده، مدیر کتابفروشی «بدون مرز» و مدیر مسئول «زاویه دید» نیز هست.
یاسر عرب کارگردان، فیلمنامه نویس، نویسنده و مستندساز است. «جایی که نمیشناختیم»، «ننه قربون» و «ماهی ها در سکوت میمیرند» برخی از آثار او هستند. مستند «یک پیشنهاد ساده» نیز از مهمترین مستندهاییست که تا به حال ساخته است. اما اینها صرفا گزارشی از کارهای اوست. کافی ست دقایقی با او همصحبت شوید تا ببینید که زندگی و روایتهای عجیبی که در حاشیهی تولیدات و سفرهای بسیارش به سراسر ایران، در جان اندوخته، بسیار مفصلتر از فیلمهایی است که تا امروز ساخته. و شخصیت و زندگی خودش در هیچ قاب تلویزیونی جا نمیگیرد.
مهران عباسی کارهای بی شمار او آنقدر بدون سروصدا بودند که اگر نامش را در اینترنت سرچ کنید، تنها چیزی که دستگیرتان میشود این است که: او مدیرعامل موفق نشر امیرکبیر بوده. اما همانطور که خودتان بهتر میدانید، هیچکس یک شبه نمیتواند «مدیرعامل موفق انتشارات بزرگ امیرکبیر» بشود. طراحی محتوا مسیری است که او نزدیک به دو دهه در بازار فرهنگی ایران طی کرده و به مدیریت خلاقیت در بخش های خصوصی و دولتی منتهی شده. برای آنکه از تجربیات منحصر او در حوزهی تولید محتوا استفاده کنید، فراموش نکنید که یک مداد و کاغذ کنار دستتان باشد، چرا که حرفهای او را به راحتی نمیتوانید جای دیگری بشنوید یا بخوانید. او از آن دست کتابهایی نیست که راحت پیدا کنید، از آن کتابهای خطیست که در پستوی یک کتابفروشی غنی و قدیمی نگه میدارند.
فارغ التحصیل رشتهی معماری از هنرهای زیباست و 13 سال تجربه در موضوعات مختلف دیزاین دارد؛ از معماری تا طراحی بسته بندی و کمپین شهری! استودیو نهاکی را تاسیس کرده و میتوان به طراحی برندینگ مپین تهران 1400، ریبندینگ «بهنوش» و «گوشتیران» به عنوان بخشی از تجربیاتش در حوزهی دیزاین اشاره کرد. او امروز به عنوان مربی و مشاور برندینگ شناخته میشود و در مسابقه- رویداد «موج» در کارگاه «طراحی هویت بصری، برندینگ و دیزاین پادکست» پای صحبتها و نکات او در این حوزه خواهیم نشست.